حکایتی از تذکرة الاولیاء
نقل است که مریدی شیخ را به
خواب دید، گفت: «از نکیر و منکر چون رستی؟»
گفت: «چون آن عزیزان سوال
کردند، گفتم: شما را از این سوال مقصودی بر نیاید، به جهت آنکه اگر گویم: خدای من
اوست، این سخن از من هیچ نبود، لکن باز گردید و از او پرسید: من او را کیم؟
آنچه او گوید، آن بود
اگر من صد بار گویم که
خداوندم اوست، تا او مرا بندۀ خود نداند فایده نبود.»
ذکر بایزید بسطامی رحمةالله
علیه









مدرسه ، انسان می سازد . پس چه کسی مدرسه می سازد؟!